اولين سفر دختر گلم به مشهد
امروز روز 8 فروردينه ساعت 11:10 ساعت حركت قطار بود ما و خاله سوسن اينا قرار بود از تبريز سوار قطار بشيم خاله سيمين اينام از مراغه ، خيلي ذوق و شوق اين سفر رو داشتم خيلي وقت بود دلم براي گنبد طلا و پنجره فولاد آقا تنگ شده بود . دختر كوچولوي ناز مامان داره برا اولين بار ميره مشهد . قربونت برم كه به مشهد مي گفتي "مدش " تو راه همش بهت بگو مشهد تو مي گفتي مدش ما كيف مي كرديم . تمام وقتهايي كه بيدار بودي تو سالن بودي از اين كوپه به اون كوپه خلاصه كلي آتيش سوزوندي . شب هوا خيلي گرم بود و از شدت گرما نه تو و نه ما نمي تونستيم بخوابيم تا اين كه نزديك هاي صبح بخاري ها رو خاموش كردن و تونستيم چند ساعت بخوابيم . ساعت 12 ظهر رسيديم مشهد از تو ر...
نویسنده :
مامان جون
10:00