فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره
مامان فاطمهمامان فاطمه، تا این لحظه: 39 سال و 11 ماه و 22 روز سن داره
يكي شدن مامان و بابايكي شدن مامان و بابا، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره

تو هديه بزرگ خدايي براي من و بابات

اولين سفر دختر گلم به مشهد

امروز روز 8 فروردينه ساعت 11:10 ساعت حركت قطار بود ما و خاله سوسن اينا قرار بود از تبريز سوار قطار بشيم خاله سيمين اينام از مراغه ، خيلي ذوق و شوق اين سفر رو داشتم خيلي وقت بود دلم براي گنبد طلا و پنجره فولاد آقا تنگ شده بود . دختر كوچولوي ناز مامان داره برا اولين بار ميره مشهد . قربونت برم كه به مشهد مي گفتي "مدش " تو راه همش بهت بگو مشهد تو مي گفتي مدش ما كيف مي كرديم . تمام وقتهايي كه بيدار بودي تو سالن بودي از اين كوپه به اون كوپه خلاصه كلي آتيش سوزوندي . شب هوا خيلي گرم بود و از شدت گرما نه تو و نه ما نمي تونستيم بخوابيم تا اين كه نزديك هاي صبح بخاري ها رو خاموش كردن و تونستيم چند ساعت بخوابيم . ساعت 12 ظهر رسيديم مشهد از تو ر...
30 فروردين 1395

عيدت مبارك گلم

فاطمه كوچولوي خوشگلم امسال دومين عيدي بود كه تو تو زندگي مون بودي . لحظه تحويل سال 8:12 صبح بود امسال لحظه تحويل سال فقط آقا بابا سر سفره بود ، تو كه خواب بودي دلم نيومد بيدارت كنم بابايي رفته بود نون بگيره نرسيده بود به موقع خودشو برسونه منم گوشي بدست داشتم به بابات زنگ مي زدم كه سال تحويل شد به هر حال عيدت مبارك عزيزم از خواب كه بيدار شدي لباس خوشگلاتو پوشيدي و با خاله جون اينا رفتيم خونه مامان جون اينا عيد ديدي . واي كه ماشالله چه بلايي شدي . هر وقت كه ماهي هارو مي بيني دهنتو باز و بسته مي كني اداشو درمياري خوشگل مامان .قرار 8 فروردين با خاله جون اينا همگي با هم بريم مشهد نمي دوني چه ذوقي دارم تا زودتر بياد و بتونيم بريم زيارت . ...
30 فروردين 1395
1